در قرآن کریم موانع ایمان و عوامل سقوط اخلاقی به عوامل مختلفی بستگی دارد:
1. در بعضی از آیات تداوم بر گناه از عوامل مهم فساد اخلاقی معرفی کرده است؛ ارتکاب گناهان پی در پی به سبب میشود که روز به روز افراد از ایمان و تقوا فاصله بگیرند و سرانجام به آخرین مرحله کفر برسند، قرآن کریم در اینباره میفرماید:"ثُمَّ کَانَ عَـَقِبَةَ الَّذِینَ أَسَـََّ ئ‹ُواْ السُّوَّأَیََّ أَن کَذَّبُواْ بِ ئ‹َایَـَتِ اللَّهِ وَ کَانُواْ بِهَا یَسْتَهْزِءُونَ ؛(روم،10) سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند"، اصرار بر گناه کار را به جایی میرساند که سر از تکذیب آیات الهی در میآورد و از آن هم فراتر میرود، او را به استهزأ و سخریه پیامبران و آیات الهی وا میدارد و به مرحلهای میرسد که دیگر هیچ وعظ و اندرز و انذاری در او مؤثر نیفتد و جز تازیانه عذاب دردناک الهی راهی باقی نماند!
در روایتی از امام باقر7 میخوانیم که فرمود:اصرار بر گناه این است که انسان گناهی کند و دنبال آن استغفار ننماید و در فکر توبه نباشد"(اصول کافی، شیخ کلینی؛، ج 2، ص 288، دارالکتب الاسلامیة.)
2. برخی دیگر از آیات هوای نفس را عامل سقوط اخلاقی معرفی کردهاند؛ هوای نفس دل آدمی را میرباید و نمیگذارد دلی برای او باقی بماند تا محلی برای ورود ایمان شود. "وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُو عَن ذِکْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَغهُ وَ کَانَ أَمْرُهُو فُرُطًا ؛(کهف، 28) و پیروی مکن از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل ساختهایم و از هوای نفس خود فرمان میبرد و کار او از حد گذشته است."
در آیه دیگر میفرماید:"...وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَغهُ بِغَیْرِ هُدًی مِّنَ اللَّه؛(قصص،50) و کی گمراهتر از آن کسی که از هوای نفس خود متابعت کند، بدون هدایتی ]از جانب[ خدا".
3. دنیا؛ علایق شدید مادی و دنیاپرستی انسان را به هر انحراف و گناهی، میکشاند؛ زیرا سوء استفاده انسان از دنیا و دلبستگی انسان به دنیا، فریب خوردن انسان، مغرور شدن او و غافل شدن از آخرت را به دنبال دارد، قرآن کریم دربارة چنین افرادی میفرماید:"إِنَّ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَآءَنَا وَ رَضُواْ بِالْحَیَوَةِ الدُّنْیَا وَ اطْمَأَنُّواْ بِهَا وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ ءَایَـَتِنَا غَـَفِلُون # أُوْلَغکَ مَأْوَغهُمُ النَّارُ بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ؛(یونس،7و8) کسانی که امیدی ندارند به لقأ ما دل بستهاند به زندگی دنیا و آرامش یافتهاند به آن و کسانی که از آیات ما بیخبرند، ایشان جایگاهشان آتش است به سبب آن چه که عمل میکردهاند" در روایت نیز در مذمت علاقة به دنیا میخوانیم:"حب الدنیا رأس کل خطیئة؛ عشق به دنیا سرچشمة هر گناهی است"(اصول کافی، شیخ کلینی؛، ج 2، ص 316، دارالکتب الاسلامیة.)
4. شیطان؛ از طریق هواهای نفسانی در انسان نفوذ میکند و کار و تلاش وی را تأیید میکند؛ کارهای زشت را در نظرش تزیین مینماید و وی را در انجام آن وسوسه مینماید و با دادن وعدههای دروغ و ترساندن از آیندهاش، او را از انجام کارهای خیر باز میدارد. قرآن کریم دربارة خطر شیطان میفرماید:"وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَـَنُ أَعْمَـَـلَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لاَ یَهْتَدُون ؛(نمل،24) و شیطان کردارشان را برایشان زینت داد، پس ایشان را از راه ]خدا[ باز داشت و آنها هدایت نخواهند شد".
5. محیط آلوده؛ بیشک وضع محیط اجتماعی زندگی انسان اثر فوق العادهای در روحیات و اعمال او دارد؛ زیرا انسان بسیاری از صفات خود را از محیط کسب میکند، محیطهای پاک غالباً افراد پاک پرورش میدهد و محیطهای آلوده غالباً افراد آلوده. قرآن کریم، به لزوم هجرت از محیطهای آلوده اشاره کرده و میفرماید:"یَـَعِبَادِیَ الَّذِینَ ءَامَنُوَّاْ إِنَّ أَرْضِی وَ َسِعَةٌ فَإِیَّـَیَ فَاعْبُدُون ؛(عنکبوت،56) ای بندگان من که ایمان آورهاید!زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید ]تسلیم فشار دشمن و در محیط آلوده نمایند[."
6. معاشران و دوست بد؛ غالباً دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگی افراد پاک میشوند، قرآن کریم، دربارة نقش دوست بد میفرماید:"وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَیَ یَدَیْهِ یَقُولُ یَـَـلَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا #ا یَـَوَیْلَتَیَ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَ نًا خَلِیلاً...؛(فرقان، 27 ـ 29) و ]به خاطرآور[ روزی را که ستمکار دست خود را ]از شدت حسرت[ به دندان میگزد و میگوید:"ای کاش با رسول ]خدا[ راهی برگزیده بودم!ای وای بر من، کاش فلان ]شخص گمراه[ را دوست خود انتخاب نکرده بودم!او مرا از یادآوری ]حق[ گمراه ساخت بعد از آن که ]یاد حق[ به سراغ من آمده بود!..."( ر. ک:اخلاق در قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 149 ـ 164، نشر مدرسة الامام علی بن ابیطالب/ ر. ک:تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 99؛ ج 15، ص 274 و 444؛ ج 16، ص 374، دارالکتب الاسلامیة / اخلاق در قرآن، استاد محمد تقی مصباح یزدی، ج 1، ص 195 ـ 236، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛. )